نگارش هشتم -

درس 3 نگارش هشتم

نگارش هشتم. درس 3 نگارش هشتم

اینم نقاشی ضرب المثله برا هنرمون اگه مشکلی یا پیشنهادی داره بگید

یکم پاهای اون بنفشه و سر دیگ زشته وگرنه بقیش خیلی خوبه

9 نفر پسندیده اند .

17 نظر ارسال شده

سوالات مشابه

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

elaheh shamlo

درس 3 نگارش هشتم

Kamran Sadat

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

درس 3 نگارش هشتم

اینم نقاشی ضرب المثله برا هنرمون اگه مشکلی یا پیشنهادی داره بگید

لطفا این نوشته ها رو به زبان ادبی بگید.

سلام ببخشید نمونه سوال انشا میخوام لطفا از پادرس نباشه ......ممنون.

حداقل ۵تا ضرب المثل به غیر از اونهایی که تو کتاب نوشته بگید.🌹🌹

سلام لطفا یه انشا درباره صدای باران با استفاده از قوه شنیداری بنویسید .ممنون.....

کی انشا درباره ی بدیعان علم بلده؟ لطفا الکی جواب ندید توی اینترنت هم زدم نبود درضمن توی اتاقم هم نشستم و تمرکز کردم. بدیعان علم یعنی پدیدآورندگان علم و تازگی علم.

انشا در باره ی بدیعان علم بدیعان علم یعنی تازگی علم

تشبیح برای انشاء درباره ی راه برگشت خانه به مدرسه ممنون😘😘💖💖💖💖💖❤️❤️😗😗😗😗😗😗

یه مقدمه ی قشنگ و کوتاه میخوام درباره ی راه برگشت مدرسه به خانه مرسی💖💖💖🙂🙂

انشا برای نوبت اول طنزباشه

لطفا درباره ی یکی از موضوعات زیر انشا بگید و از خودتون باشه از اینترنت نباشه.

سلام انشا طنز درمورد آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید ص ۴۲

انشا ی توصیفی زیبا وطنز درمورد آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید .لطفا سریع تا ساعت 8 امشب مهلت دارم.ممنون.فقط ببخشید اینترنتی نباشه.

لطفا زود جواب بدید ممنون میشم

انشا ص ۴۲ لطفا زود

صحنه ورود یک موش به خانه اینترنت نباشه

باز نویسی ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد ولی راه رفتن خودش را نیز فراموش کرد

انشای خنده دار و طنز درباره وارد شدن موش به خانه لطفا زود جواب را بفرستید لطفا

انشا در مورد وارد شدن موش به خانه لطفا زود جواب را بفرستید

انشا.موضوع:نقش آرامش در زندگی آدمی

منظوراز کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد